loading...
اسفراین
تبلیغات
web-des.ir
آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 53 دوشنبه 29 تیر 1394 نظرات (0)

گـفت: پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد ... 
یک بـار پشـت سـرش راه افتـادم ... 
در کوچـه اول ، پسـر جـوانی ایسـتاده بود ! 
تا نگـاهش به او و مانتـوی تنـگش افتـاد 
نیشـخندی زد و به سـر تا پـای انـدام دخـتر خیـره شـد ... 
همـان پسـر ، وقـتی مـن از جلـویش عبـور کـردم ... 
سـرش را پایـین انداخت و سرگـرم گوشی مـوبایلـش شـد ! 
در کوچـه دوم که کمـی هـم تنـگ بـود ... 
چنـد پسـر در حـال حـرف زدن و بلـند بلـند خندیدن بودنـد 
دخـتر که نزدیکـشان شـد ، نگـاه ها هـمه سمـت انـدام ... 
و موهـای بلـند دخـترک چرخـید. 
یکـی از پسـر ها نیشـخندی زد 
و دیگـری کاغـذی را در کـیف دخـتر انداخـت. 
تنـه دخـتر ، هنـگام عبـور از آن کوچه تنگ به تنـه پسـر ها خـورد ! 
همـان پسـر ها ، وقـتی مـن نزدیک شـدم ... 
راه را بـرای عبـور مـن باز کـردند و صـدایشـان را پایـین آوردنـد. 
و همیـنطور در کوچه سـوم ، خیـابـان ، بـازار ... 
اصـلا قبـول چشـم ها هـمه نـاپـاک ...! 
امـا ◄تــــو► چـرا با بـی حجـابی ، طعـمه شـان میـشوی 

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان رضایت شما از سایت؟!
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3082
  • کل نظرات : 98
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 80
  • آی پی دیروز : 266
  • بازدید امروز : 137
  • باردید دیروز : 539
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,788
  • بازدید ماه : 7,784
  • بازدید سال : 66,525
  • بازدید کلی : 689,201